غزوه در اصطلاح به جنگی گفته میشود که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خود فرماندهی آن را به عهده داشت. غزوه حنین» از غزوات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با مشرکان هوازن، در سال هشتم هجرت اتفاق افتاد. اسامی آنرا یَوم حنین وقعه حنین، غزاة حنین، غزوه هوازِن وقعه هوازن نیز نامیده اند.
غزوه حنین» از غزوات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با مشرکان هوازن، در سال هشتم هجرت اتفاق افتاد. حنین» در منطقهای بین مکه و طائف قرار داشت و از مکه سه شب فاصله داشت. و طایفه هوازن در نزدیکی آن زندگی میکرد. بعد از فتح مکه این طایفه به فرماندهی جوانی سی ساله به نام "مالک بن عوف نصری"به جمعآوری نیرو پرداخت تا در پرتو آن بتواند با مسلمانان مقابله کند. از اینرو به جمعآوری ده هزار جنگجو اقدام کرد که به وسیله شتران و گوسفندان فراوان پشتیبانی میشد. مالک بن عوف نصری که بر خلاف نظر شیوخ قبیله دست به چنین کاری زده بود، دستور داد تا همه سپاهیان، ن و کودکان و نیز شتران و گاوان و گوسفندان خود را به همراه بیاورند؛ چرا که این اقدام باعث خواهد شد، جنگجویان در دفاع از مال، جان و ناموس خود محکمتر باشند.
از سوی دیگر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از نصب "عتاب بن اسید" به عنوان حاکم مکه، به همراه دوازده هزار نفر عازم حنین شد که هزار نفر از آنان را به فرماندهی "خالد بن ولید" به عنوان مقدمه لشکر پیش فرستاد. ایشان همچنین دستور دادند، همان افرادی که به هنگام ورود به مکه پرچمدار بودهاند، پرچم را بر دوش گیرند و پرچم بزرگ را به دست "علی بن ابیطالب (علیهالسّلام)" داد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) صبح روز شنبه، ششم شوال از مکه خارج شد.
از سوی دیگر مالک بن عوف که لشگر خود را آماده کرده بود، سه نفر را برای کسب خبر به لشگرگاه مسلمانان فرستاد، همان کاری که "عبدالله بن ابی حَدرد اسلمی" برای رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) انجام داد.
در این غزوه، که اولین غزوه بعد از فتح مکه به شمار میرفت، مردم مکه و انبوهی از مشرکان سابق، از جمله سران آنها، مانند "صفوان بن امیه"، "ابوسفیان" و بسیاری دیگر هم حضور داشتند؛ اما آنان چندان مایل به پیروزی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نبودند، بلکه بیشتر برای دیدن نتیجه جنگ و بهرهمندی از غنایم، همراه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شده بودند. با توجه به این نکته، هنگامی که مقدمه سپاه به فرماندهی خالد بن ولید، وارد منطقه و دره حنین شد، با حمله مشرکین هوازن که از شب قبل در دره کمین کرده بودند، روبرو شدند. نیروهای خالد بن ولید نتوانستند در برابر آنان پایداری کنند و پس از شکست عقبنشینی کردند. به دنبال آنها اهل مکه و همه مسلمانان عقب نشستند و پشت سر خود را هم نگاه نکردند. اتفاقی که نو مسلمانان از آن بسیار خوشحال بودند.
در این هنگام پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مهاجرین و انصار را با نام اصحاب سَمُره»، بیعتکنندگان در بیعت رضوان صدا میزد که برخی از آنان بازگشتند."عباس بن عبدالمطلب" نیز که صدای بلندتری داشت، همین عمل را انجام میداد در آن کارزار سخت، "علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) "، "فضل بن عباس" و برادر او "ربیعة بن حارث"، "ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطلب"، "عباس بن عبدالمطلب"، "اسامة بن زید" و برخی دیگر، شجاعت و پایداری بسیاری از خود نشان دادند. این موضوع همبستگی مجددی را به سپاه اسلام بازگرداند و مسلمانان لبیکگویان بازگشتند. آنان انسجام و نظم از دست رفته را باز یافتند و همین امر منجر به شکست هوازن و همپیمانان آنان شد. با این وجود و شکست اولیه مسلمانان بیش از چهار تن از آنان کشته نشدند و بازماندگان هوازن به جاهای مختلف از جمله طائف» فرار کردند.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور داد، هر که مشرکی را بکشد، لباس و سلاح مقتول مال او باشد. همچنین گروهی را به فرماندهی "ابو عامر اشعری" با همراهی "سعد بن اکوع" به تعقیب هوازنیان فراری فرستاد. در این تعقیب و گریز ابو عامر کشته شد و سعد بن اکوع به جای او فرمانده گروه شد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بعد از شنیدن خبر شهادت ابو عامر برای وی دعای بسیار کرد.
ادامه
مقاله برگزیده امام جعفرصادق علیهالسلا
بن ,صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ,پیامبر ,آنان ,مکه ,مسلمانان ,پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ,را به ,به فرماندهی ,خالد بن ,خود را ,هجرت اتفاق افتاد
درباره این سایت